داستانک
-
دی- ۱۳۹۸ -۲۲ دیداستانک
فکر و انرژی
داستانک – فکر و انرژی ﻣﺮﺩﯼ ﺷﺒﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ. ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ.…
بیشتر بخوانید » -
آذر- ۱۳۹۸ -۹ آذرداستانک
قضاوت
داستانک قضاوت پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان شد. او…
بیشتر بخوانید » -
شهریور- ۱۳۹۸ -۶ شهریورداستانک
هر آنچه از من بر می آمد!
داستانک – هر آنچه از من بر می آمد! گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک میشد و…
بیشتر بخوانید » -
تیر- ۱۳۹۸ -۲۰ تیرداستانک
آرایشگری که خدا را باور نداشت!
داستانک – آرایشگری که خدا را باور نداشت! مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار…
بیشتر بخوانید » -
اردیبهشت- ۱۳۹۸ -۲۴ اردیبهشتداستانک
اعتماد به خدا
داستانک اعتماد به خدا ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥعلیه السلام ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻪ…
بیشتر بخوانید » -
فروردین- ۱۳۹۸ -۲۷ فروردینداستانک
یک اندرز
یک اندرز مردی با اصرار بسیار از رسول اکرم یک جمله به عنوان اندرز خواست. رسول اکرم به او فرمود:…
بیشتر بخوانید » -
۱۸ فروردینداستانک
حشرات کوچک
حشرات کوچک تعدادی حشره کوچولو در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند.آنها تمام مدت میترسیدند از آب بیرون بروند…
بیشتر بخوانید »